مهمان ۴۰ ساله کوی دانشگاه تهران را بشناسید
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۹۰۱۴۰
«تفکر، تعقل، تدبر»، شعار اصلی مهمان چهل ساله کوی دانشگاه تهران است. او از سال ۱۳۵۹ وارد کوی دانشگاه شده و تا به امروز حاضر به دل کندن از این محیط دانشجویی نشده است. همین حضور چهل ساله باعث شده یکی از نوستالژی های مشترک دانشجویان دانشگاه تهران هم صحبتی با «دکتر» کوی دانشگاه تهران باشد.
«دکتر» کوی دانشگاه تهران لیسانس ادبیات دارد، متولد ۱۳۲۴ و اهل نظنز است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«محمد عابدی» دکتر معروف کوی دانشگاه تهران است، هنوز کسی نمی داند چرا دانشجویان او را دکتر صدا می کنند، شاید اطلاعات بالای او در حوزه های مختلف باعث شده با لیسانس ادبیات دکتر نامیده شود. عابدی از خانواده کشاورز موفق به قبول شدن در دانشگاه تهران شده که حتی فامیل ها هم باور نمی کردند خانواده او بتوانند هزینه دانشگاه فرزند خود را تامین کنند اما دکتر می گوید «همان روزها اعلام شد که دانشگاه رایگان شده است.
عابدی در مورد انتخاب رشته ادبیات و ماندگار شدنش در کوی دانشگاه تهران هم می گوید: در دبیرستان دیپلم ادبی گرفته بودم و در دانشگاه هم تصمیم گرفتم همین رشته را ادامه دهم. اما چون همزمان با درس کار می کردم دوره لیسانس من طولانی شد. در سال ۱۳۶۳ مسئولان کوی وقتی دیدند نظرات من برای اصلاح امور کوی مفید است پیشنهاد دادند به استخدام کوی در آیم و حقوقی هم دریافت کنم و من هم قبول کردم و به عنوان کارشناس فرهنگی کوی دانشگاه تهران استخدام شدم.
وی در مورد ماندگار شدن در تهران هم گفت: پدر و مادرم فوت کرده اند و خواهر بزرگ من هم به رحمت خدا رفته و تنها یک خواهر دارم که او هم در تهران زندگی می کند و با او رفت و آمد دارم.
اما وقتی از دکتر مشهور دانشگاه تهران در مورد شغل او پرسیدم با غرور، گفت: مشاور و مرشد تمام دانشجویان هستم و سعی می کنم همیشه به آنها کمک کنم. دوست دارم همیشه در جایی که موثر باشم به مردم خدمت کنم بنابراین بیشتر شب ها و صبح ها را در کوی هستم و طول روز به دانشگاه می روم.
رفاقت با قیصر امین پور
عابدی که در دوران دانشجویی خود به دلیل طولانی شدن دوره کارشناسی در ساختمان های مختلف کوی ساکن بوده و با افراد مختلفی هم اتاقی شده در مورد مشهور ترین و بهترین هم اتاقی خود می گوید: قیصر امین پور ابتدا وارد رشته دامپزشکی شده بود اما راضی نبود بنابراین تغییر رشته داد و رشته جامعه شناسی را انتخاب کرد اما در این رشته هم به دلیل پررنگ بودن نظریات غربی دوام نیاورد.
برای صحبت و مشورت پیش من آمد من گفتم درسی را بخوان که بتوانی به مردم خدمت کنی و فقط انگیزه مادی نداشته باش. همچنین به او توصیه کردم صبح زود درس بخوان و خام خواری کن و وقت برای غذا پختن هدر نده. زمانی که با قیصر در ساختمان ۲۱ هم اتاقی بودم دانشجوی لیسانس بود. ما با هم خیلی خوب بودیم و قیصر خیلی هوایم را داشت.
وی افزود: زمانی که امین پور کارشناسی ارشد قبول شد از اتاق ما رفت چرا که دانشجویان ارشد به اتاق های خلوت تری نیاز دارند و از آنجا که من بر مسائل کوی نظارت داشتم و مراجعه کنندگانم زیاد بودند دیگر نشد که هم اتاقی باشیم.
عابدی اضافه کرد: قیصر همیشه به من می گفت چرا درسم را در مقاطع ارشد و دکتری ادامه نمی دهم و من هم همیشه در جوابش می گفتم من به حد عالی دانش کسب کرده ام و این مقاطع تنها برای رسیدن به حقوق بیشتر است نه علم و اطلاعات بیشتر. لذا لازم نیست که برای مدرک درس بخوانم.
گزینه مناسب برای ازدواج پیدا نکرده ام
دکتر۷۴ ساله دانشجویان دانشگاه تهران هنوز ازدواج نکرده است. همین مسئله باعث شده یکی از سوالات تکراری دانشجویان جدید از عابدی همین سوال باشد. من هم از او این سوال خصوصی را پرسیدم و او گفت: چند جایی خواستگاری رفتم اما خیلی از گزینه ها را هم قبل از خواستگاری رد کردم. چنانچه فردی متقی و مناسب باشد برای ازدواج مشکلی ندارم. قیافه و مال اصلا در ازدواج و انتخاب همسر برای من مهم نیست. تقوی بهترین ملاک مطمئن و پایدار در ازدواج و انتخاب است که همه به خصوص جوانان و دانشجویان باید به آن توجه کنند تا در زندگی و ازدواج موفق باشند. اما من هنوز گزینه متقی پیدا نکردم.
در۴۰ سال گذشته بیشتر از یک هفته از خوابگاه دور نبوده ام
عابدی گفت: تا به حال بیشتر از یک هفته از خوابگاه دور نبوده ام. امکان دارد چند روزی از کوی دور شده باشم اما علت آن هم دانشجویان این کوی بوده اند که از من دعوت کرده اند به خانه هایشان در شهرستانها بروم. گاهی هم به محل به روستای خودم سری زده ام.
وی ادامه داد: همه دانشجویان و مسئولان می دانند که نظارت من بدون اغراق، افراط و تفریط است و همیشه به دنبال این بوده ام که اعتراض هایی که گهگاهی به دلیل مشکلات صنفی اتفاق می افتد به جنجال کشیده نشود. بنابر این همه متقاضی حضور و توجه بیشتر به نظرات من بوده اند.
استعداد دانشجویان بالاست
وی رابطه خوبی با دانشجویان دارد او در مورد دانشجویان می گوید: اخلاص و استعداد دانشجویان غالبا بالا است و اگر فردی را ببینند که بدون غرض چیزی می گوید به حرفش گوش می دهند. دانشجویان نیز من را این طور دیده اند و مرتب در مورد مسائل مختلف به من مراجعه می کنند که من هم به دنبال این هستم که به مسئولیتم به خوبی عمل کنم. با بسیاری از اساتید و مقامات مسئول دانشگاه هم که به دنبال پست و ظواهر نیستند و با اخلاص کار می کنند دوست هستم و رابطه صمیمانه ای دارم.
پایان این گزارش از دکتر مشهور کوی دانشگاه تهران، خاطره یکی از دانشجویان این دانشگاه از دکتر عابدی است: دکتر یک بار آنقدر مشغول به حرف زدن شد که من دیر به ترمینال جنوب رسیدیم و اون شب نتونستم به شهرستان برم. وقتی برگشتم خوابگاه، هنوز اتاق ما بود. گفتم دکتر باعث شدی به اتوبوس شهرستان نرسم. دکتر هم با افتخار گفت. حتما حکمتی بوده و من سبب خیر شدم.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: کوی دانشگاه تهران خوابگاه دانشجویی دانشگاه تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۹۰۱۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدای چپ امریکایی را در تهران میشنوید؟
در روزهایی که دانشجویان در دانشگاههای امریکایی همراه با سایر گروههای دانشجویی در تلاش هستند صدای مردم فلسطین باشند، در تهران چپ امریکایی با بلند کردن پرچم جعلی صهیونیستها سیگنالهای خاص میفرستد!
به گزارش مشرق، مرتضی سیمیاری طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: اسفند سال ۱۳۸۶ دستگیری یک باند اغفال دختران در تهران به یک بمب خبری تبدیل شد. در جریان این ماجرا مشخص شد تعدادی از دختران که بیشتر آنها دانشجو بودند، پس از آشنایی با سر شبکههای این باند در کافهها به خانههای تیمی رفته و دیگر از آنجا خارج نشدهاند.
این خبر وقتی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که مشخص شد برخی از افراد اغفالشده خود را منتسب به یک گروهک چپ مارکسیستی دانسته و بهاصطلاح خودشان در حال جذب و یارگیری بودهاند، اما شکایتهای متعدد از آزار، آدمربایی و تجاوز جنسی از سوی افراد اغفالشده و خانوادههای آنها باعث شد خانههای شیطانی این گروهک مورد تفتیش دادستانی و یکی از نهادهای اطلاعاتی قرار بگیرد و در جریان ضربه به این مراکز، شواهد متعدد در پرونده ثبت شود.
مدتی بعد یکی از لیدرهای اصلی این گروهک در اعترافات خود نوشت عادیسازی مسائل جنسی میان اعضا و انقلاب فکری در تشکیلات یکی از مهمترین موارد آموزشی در گروهک بوده و تا زمانی که این دست مسائل میان مردان و زنان در ردههای درونی سازمانی حل نشود، یک روشنفکر هرگز چریک نخواهد شد! از نگاه رهبران این گروهک عبور از مسئله جنسیت باعث میشد کافه گردی به سنگربندی در خیابان تبدیل شود. این نسخه خاص پیش از این در سال ۱۳۶۳ در انقلاب ایدئولوژیک منافقین نیز امتحان شده بود.
این گروهک پس از دستگیری به «چپهای امریکایی» در روزنامهها معروف شد. چپ امریکایی اصطلاحی بود که در دهه شصت و در کوران ترورهای خونین گروهکی باب شده بود؛ آن روزها درحالیکه کشور زیر ضرب تجاوز رژیم بعثی عراق با همکاری امریکاییها بود، گروهکهای شورشی و برانداز که اغلب مرام مارکسیستی داشتند در تهران و برخی شهرهای مرزی دست به سلاح برده بودند تا پشتیبان دشمن در خانه باشند.
حالا نزدیک به دو دهه پسازآن ماجراها بار دیگر چپهای امریکایی به صحنه آمده بودند، یکی از روزنامههای وقت در تشریح این گروهک نو متولدشده نوشته بود که این گروه مانند مارکسیستها فکر کرده، اما شبیه غربیها عمل میکند و از تجربه کار چریکی تنها امریکایی بودن در خانههای تیمی را یاد گرفته است!
یک سال پس از دستگیری عناصر این گروهک که شاکیان فراوانی هم داشت، برگزاری یک تجمع در دانشگاه تهران بار دیگر نام این گروهک را بر سر زبان انداخت. ۱۶ آذر سال ۱۳۸۷ بالا رفتن پلاکاردهایی قرمزرنگ روبهروی ساختمان دانشکده حقوق توجه برخی از دانشجویان را به خود جلب کرد، در آن روز طیف افراطی دفتر تحکیم وحدت با برگزاری یک تجمع غیرقانونی چند ده نفره در حیاط دانشگاه تریبون را در اختیار سمپاتهای گروههای تجزیهطلب قرار داده و یک دانشجو نیز به نمایندگی از همان چپهای امریکایی یک بیانیه خاص میخواند.
اما بخش جالب این نمایش زمانی بود که یکی از رهبران گروهک امریکایی ملی- مذهبی نیز پشت تریبون رفته و طرح براندازی نرم را تشریح میکند. او خطاب به دانشجویان گفته بود که باید از خانه به خیابان آمد و آنجا را سبز کرد، این سیگنال یک سال قبل از فتنه سال ۸۸ که با پلاکاردهای سبزرنگ شروع شد جالبتوجه بود! اما نکته مهمتر آن بود که برای اولین بار گروهکهای مارکسیستی و شبه دانشجویی با پلاکارد امریکایی با یکدیگر هماهنگ میشدند.
رادیو زمانه ارگان فکری چپهای امریکایی در وصف این وحدت عمل نوشت در دورانی که تحرک سیاسی در جامعه پایین است باید موتورهای کوچک رادیکال روشنشده تا نوبت به اقدامات راهگشا برسد، دستورالعمل ایجاد هماهنگی میان چپهای امریکایی در زمستان همان سال به نقطه عطف خود رسیده و این گروه تندرو در دیماه همان سال طی یک بیانیه به دفاع از جنایات صهیونیستها در غزه میپردازد، از تناقضات آن روزگار همین بس که گروهی خودشان را ضد امپریالیستی تعریف و در سطح بلندگوی فارسی امریکاییها عمل میکردند.
چپهای امریکایی پس از مدتها رخوت و گوشهگیری سانتیمانتالیستی در جریان اغتشاشات دیماه سال ۹۶ نیز تا حدی فعالشده، اما نقطه اوج تحرک این گروهک در طول آشوبهای ترکیبی در پاییز سال ۱۴۰۱ رخ داد. بررسی تحلیلی از بازداشت تعدادی از لیدرهای نزدیک چپهای امریکایی در اغتشاشات نشان میدهد که این افراد نقش لیدری داشته و سعی داشتهاند با رسوخ میان لایههای مختلف از آشوب یک ساختار شبکهای، آنارشیستی (عملیات کریستالهای برفی) با رویکرد سلبی، روحیه خوداکثریتپنداری ایجاد کنند. نکته قابلتوجه آن است که چپهای امریکایی بهدست دو جاسوس خبره فرانسوی یعنی سیسیل کوهلر وهمسرش ژاک پاری در تهران آموزشدیده بودند، کوهلر به حاضران در این میتینگ گفته بود که هسته سلولی شورش را باید در مراکز اجتماعی مانند مدارس، کافهها و مراکز بازیهای رایانهای مستقر کرد.
پس از مدیریت ابرپروژه اغتشاشات، در تحولات پسا وعده صادق بار دیگر چپهای امریکایی قابلتحلیل هستند. در روزهایی که دانشجویان در دانشگاههای امریکایی همراه با سایر گروههای دانشجویی در تلاش هستند صدای مردم فلسطین باشند، در تهران چپ امریکایی با بلند کردن پرچم جعلی صهیونیستها سیگنالهای خاص میفرستد! البته این پیامها بدون مخاطب است، درحالیکه امریکاییها تا قبل از ماه اکتبر در تدارک و تجهیز هستههای خشونت شهری در داخل ایران با اتکا به اقدامات تروریستی از بیرون و عملیاتهای اجتماعی چپ امریکایی از درون بودند، حالا باید خود را آماده یک نزاع ماتریسی کنند.
در حال حاضر یکی از مهمترین بحرانهای پیش روی رژیم صهیونیستی جمعیت آوارگانی است که بعد از عملیات طوفان الاقصی از شهرکهای اشغالی به سمت مناطق مرکزی سرازیر شده و حالا باعث بحران امنیتی عمیق شدهاند، تخمین زده میشود که این جمعیت نزدیک به ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر هستند که به دلیل بیکاری به سمت بزهکاری، تجاوز و دزدی گرایش یافتهاند.
حتی هتلهای تلآویو و حیفا نیز دیگر حاضر به پذیرش این افراد نیستند و این جمعیت در خیابان آواره هستند، این کلونیهای سرگردان بهزودی مستعد جنگ شهری در داخل مناطق اشغالی خواهند شد.