یادداشت| ۱۸ تیر و تبعات آن در فضای دانشجویی
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۶۱۷۸۰
نتیجه دستاویز قرار گرفتن در جریانات اجتماعی، خارج شدن کنترل نتیجه از دست شروع کنندگان وقایع اجتماعی است. اتفاقی که در واقعه ۱۸ تیر برای بخشی از جریان دانشجویی رخ داد. - اخبار سیاسی -
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، بیست و یکسال از غائله 18 تیر سال 78 میگذرد. غائله ای که در دل خود درسهای بسیاری دارد و یادآور یکی از تلخترین حوادث فتنهگون پس از انقلاب اسلامی در دانشگاه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد ودود حیدری، از فعالان دانشجویی سال 78 که ایام پرتنش 18 تیر را در کوی دانشگاه تهران سکونت داشته است، در یادداشتی شفاهی که در اختیار تسنیم قرار داده است به نکاتی درباره حادثه 18 تیر و تلاش های صورت گرفته برای بازگویی نادرست این وقایع در سال های بعد پرداخته است.
«روایت کوی ـ1»| نقش «مصطفی تاجزاده» در حوادث 18 تیر 78 چه بود؟متن این یادداشت را در ادامه می خوانید:
اکنون که از تیرماه 78 فاصله گرفتهایم و از ورای زمانهای سپری شده به آن مینگریم، بهتر میتوان ابعاد و وجوه مختلف آن را تحلیل و بررسی کرد که شاید در کوران حوادث آن روزهای پرالتهاب و در متن وقایع کمتر این مهم میسور و ممکن مینمود.
نکته حائز اهمیت اما این است که اگر درسهای واقعه کوی دانشگاه تهران به درستی احصاء و تحلیل نشده و به کار گرفته نشود چه بسا تکرار ناگواریهای مشابه آن در آینده ناممکن نباشد.
18 تیر 78 تنها یک اتفاق اعتراضی که در نهایت منجر به تخریب اموال، فوت یک مهمان، آسیب دیدگی تعدادی از دانشجویان و صف بندی دو جناح سیاسی نبود؛ بلکه نتیجه یک نگاه رادیکالی در بستر یک تفکر به دانشگاه و علی الخصوص جریان دانشجویی بود، این جریان با تفسیری که از دانشجو داشت، جنبش دانشجویی که در اواسط دهه 70 یک قدرت تأثیرگذار در فرآیندهای تصمیم ساز را داشت، در پایان دولت دوم خرداد به ضعیف ترین و چند پارگی تبدیل کرد.
به عنوان یک دانشجوی فعال دانشگاه تهران که سال 78 دوران دانشجویی را میگذرانده، در کوی دانشگاه سکونت داشته و آن ایام پرتنش را از نزدیک شاهد بوده است، بیان می دارم که شدت و سرعت اتفاقات کوی به حدی بود که طراحی کلیت آن و برنامه ریزی ادامه روند حوادث آن صرفا توسط تعدادی دانشجو را غیرممکن و دور از ذهن می نمود. شاهد مثال آنکه حتماً برخی تشکلهای دانشجویی که به ظاهر سکاندار وقایع روزهای بعد از 18 تیر شدند نیز پس از وقوع اتفاقات اولیه موج سواری بر حوادث را عهده دار گردیدند و تا آنجا پیش رفتند که سخن از کشته ها و مفقودین چند ده نفر در این حادثه گفتند و نمایندگی متحصنین و معترضین دانشجویی را به عهده گرفتند.
در این زمینه بیان چند نکته را مهم می دانم:
1- ظرفیت دانشگاه بر تبدیل کردن محورهای مورد توجه خویش به موضوع اصلی و گفتمان غالب جامعه چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد. از این منظر دانشگاه و دانشگاهیان همیشه مطمع نظر بوده اند. مراقبت از این محیط علمی و جریان دانشجویی اصیل آن که در طول تاریخ معاصر وامدار حق، حقیقت، عدالت و مردم بوده است، از وظایف مهم همه متولیان امر دانشگاه و دلسوزان جریان سره دانشجویی است.
2- نتیجه دستاویز قرار گرفتن در جریانات اجتماعی، خارج شدن کنترل نتیجه از دست شروع کنندگان وقایع اجتماعی است. اتفاقی که در واقعه 18 تیر برای بخشی از جریان دانشجویی رخ داد. شاید کسی در روزهای آغازین اعتراضات کوی دانشگاه که به دروغ آمار متعدد تعداد کشته شدگان در کوی دانشگاه و اعلام مراسمات ختم آنها و سیاهپوش کردن های سردر کوی در حنجره حرکت دانشجویی قرار داده می شد و از بلندگوهای دانشجویی شنیده می شد، تصور نمی کرد که پس از گذشت چند روز عنان از کف دانشجویان خارج شده و نواها و نداهای معاندین قسم خورده انقلاب اسلامی از خیابانهای تهران شنیده شود.
3- یکی از آفات حوادثی همچون 18 تیر 78 ، سرخوردگی فضای دانشجویی و کاهش علاقه دانشجویان برای حضور در تشکلهای دانشجویی است. در حقیقت جریان سازی که تشکلهای دانشجویی تا پیش از آن غائله می توانست داشته باشد، بعد از آن تغییر محسوسی کرد.
4- حوادث مربوط به حادثه کوی دانشگاه تهران هم در سال 78 و هم در سال های بعد آن محل مناقشه بود. در این زمینه به ذکر دو خاطره بسنده می کنم. خاطره اول مربوط به یکی از سالگرد های واقعه 18 تیر 79 بود. آن سال من به عنوان نماینده بسیج دانشجویی در جلسه شورای فرهنگی دانشگاه تهران که برای برگزاری سالگرد حادثه 18 تیر تصمیم می گرفت، حضور داشتم. آن زمان آقای دکتر فرجی دانا، رئیس دانشگاه تهران بود و مهندس خدایاری که بعدها از فعالان فتنه 88 شد، مسئولیت معاونت دانشجویی دانشگاه را عهده دار بود و در آن جلسه تلاش می کرد، امکانات دانشگاه در یک مسیر سیاسی خاص و طرفداران حوادث کوی دانشگاه هدایت شود. من به تصمیمات جلسه اعتراض داشتم و مخالف این روند بودم اما وی (خدایاری) به دلیل مخالفتی که با تصمیمات یک سویه دانشگاه داشتم من را از جلسه اخراج کرد. با اینکه رئیس دانشگاه و مسئول نهاد رهبری دانشگاه در جلسه حضور داشتند متاسفانه مهندس خدایاری بنده را از جلسه بیرون کرد به این دلیل که چرا ما به نحوه برگزاری مراسم سالگرد 18 تیر که قرار بود با نگاه یک طرفه و یکجانبه به انجمن اسلامی دانشگاه سپرده شود، اعتراض می کردیم. در صورتی که همه دانشجویان و از جمله بسیج دانشجویی حق اظهار نظر در این خصوص داشتند.
خاطره دوم نیز درباره برگزاری اولین سالگرد واقعه 18 تیر 78 بود. در این سال وزارت کشور مجوز برگزاری راهپیمایی دانشجویی از کوی تا دانشگاه تهران را به دفتر تحکیم وحدت داد، مسئله ای که میتوانستند لطمات زیادی به همراه داشته باشد. ما از طرف بسیج دانشجویی نیز درخواست برگزاری تجمع و راهپیمایی به وزارت کشور را داده بودیم ولی موافقت نشده بود.به وزارت کشور مراجعه کردیم و یک روز کامل آنجا نشستیم و پیگیری کردیم که اگر بخواهد چنین مجوزی صادر شود باید امکان برگزاری راهپیمایی و تجمع به بسیج دانشجویی و دانشجویان ارزشی نیز ارائه شود زیرا ما هم درخواست برگزاری راهپیمایی را ارائه کرده بودیم.
نهایتا با پیگیری هایی بسیار برای اخذ مجوز، وزارت کشور مجوز راهپیمایی دانشجویان دفتر تحکیم وحدت را هم لغو کرد و به دیگر تشکل ها هم مجوزی برای راهپیمایی نداد.
خود غائله 18 تیر یک بحث و تبعات و سنوات آتی آن که بسیاری از دولتمردان دنبال این بودند با این بهانه، سالگرد وقایع 18 تیر را به نوعی از نماد قرار گرفتن یا قرار دادن جریان دانشجویی در مقابل حاکمیت تبدیل کنند، بحث دیگری بود که البته با هوشمندی دانشجویان بصیر و هوشمند در سطح دانشگاهها این ایده ناکام ماند و به جایی نرسید.
انتهای پیام/
R1011173/P/S1,1412/CT4 واژه های کاربردی مرتبط بسیج دانشجویی تشکلهای دانشجویی دفتر تحکیم وحدت دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران دانشگاه تهران بیشتر بخوانید... «روایت کوی ـ۱»| نقش «مصطفی تاجزاده» در حوادث ۱۸ تیر ۷۸ چه بود؟منبع: تسنیم
کلیدواژه: بسیج دانشجویی تشکلهای دانشجویی دفتر تحکیم وحدت دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران دانشگاه تهران بسیج دانشجویی تشکلهای دانشجویی دفتر تحکیم وحدت دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران دانشگاه تهران تشکلهای دانشجویی جریان دانشجویی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران کوی دانشگاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۶۱۷۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونگی شکلگیری جنبش دانشجویی همبستگی با فلسطین از ۱۰۰ سال پیش در آمریکا
دانشجویان معترض آمریکایی، از دانشگاه کلمبیا گرفته تا سایر دانشگاههای آمریکا، عزم خود را برای دستیابی به خواستههای خود مبنی بر توقف همکاری علمی با دانشگاههای «اسرائیل» نشان دادهاند.
نکته قابل توجه این است که جنبش همبستگی با فلسطین و فلسطینیها در دانشگاههای آمریکا ریشه تاریخی طولانی دارد و به قبل از اشغال فلسطین و اعلامیه تشکیل کشور «اسرائیل» در سال ۱۹۴۸ توسط جنبش صهیونیسم بازمی گردد.
وعده بالفور
در سال ۱۹۱۷، پس از آنکه «آرتور بالفور»، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، وعده خود را به یهودیان مبنی بر ایجاد وطنی قومی برای آنها در فلسطین اعلام کرد، اعتراضات گستردهای در دانشگاههای آمریکا علیه آنچه امروز به عنوان "اعلامیه بالفور" معروف است، انجام شد.
دانشجویان عرب و آمریکایی در آن زمان در دانشگاهها تظاهرات و یک «سازمان فلسطینی ضد صهیونیسم» را تأسیس کردند که بعدها نام آن به «اتحادیه ملی فلسطین» و سپس «اتحادیه ملی عرب» تغییر یافت.
اما این پایان کار نبود، بلکه به موازات تأسیس سازمان فلسطینی ضد صهیونیسم، جنبش دیگری نیز در حمایت از فلسطین در سال ۱۹۲۱، یعنی بیش از ۱۰۰ سال پیش، در دانشگاههای آمریکا تشکیل شد.
دانشجویان عضو این جنبش در آن زمان در اعتراض به حمایت آمریکا از گروهها و باندهای جنایتکار صهیونیستی در فلسطین مقابل ساختمان کنگره آمریکا تجمع کرده و دست به تظاهرات زدند.
پیش از نکبت ۱۹۴۸
در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، آواره کردن فلسطینیها و به دنبال آن مهاجرت شماری از آنها از فلسطین به ایالات متحده افزایش یافت. این موضوع باعث شد، دانشگاههای آمریکا گروه زیادی از دانشجویان عرب از جمله فلسطینی را برای ادامه تحصیل جذب کنند.
این دانشجویان عرب و فلسطینی نقش بسیار مهمی در آگاه سازی و بیداری دانشجویان آمریکایی نسبت به خطر استعمار انگلیس و تلاش این کشور برای تأسیس کشوری یهودی – صهیونیستی برای یهودیان و آواره کردن فلسطینیها، یعنی صاحبان اصلی این سرزمین ایفا کردند.
پس از شکست سال ۱۹۶۷ فلسطینیها از «اسرائیل»، دانشجویان فلسطینی دانشگاههای آمریکا نقش برجستهای در شکل گیری اعتراضات تاریخی علیه جنگ ویتنام در دهه ۱۹۶۰ داشتند.
«نورا باروز فریدمن» نویسنده آمریکایی در یکی از تألیفات خویش با عنوان «در قدرت ما: دانشجویان آمریکایی برای عدالت در فلسطین سازمان مییابند» مینویسد که در دهه ۱۹۶۰ جنبش فلسطینی گستردهای در میان دانشجویان وجود داشت. آنها به همین منظور گروهی تحت عنوان "آزادسازی فلسطین" را تشکیل دادند.
پس از شکست اعراب از «اسرائیل» در سال ۱۹۶۷ و آغاز دور جدیدی از بیرون راندن و آوارگی فلسطینیها، گروههای جدیدی از آوارگان وارد ایالات متحده شدند و حضور فلسطینیها به ویژه در دانشگاههای آمریکا افزایش یافت.
گسترش و توسعه جنبشهای دانشجویی
با شروع دهه ۱۹۷۰، حضور فلسطینیها در ایالات متحده به شکل چشمگیری توسعه و گسترش یافت و بالطبع یکی از نمودهای این حضور دانشگاهها بود.
در مدت کوتاهی، چندین گروه دانشجویی با هدف اساسی فعالیت برای فلسطین تشکیل شد که از جمله آنها میتوان به «سازمان دانشجویان عرب»، «اتحادیه عمومی دانشجویان فلسطینی» و «انجمن فارغ التحصیلان دانشگاههای عربی-آمریکایی» اشاره کرد که تشکل دانشجویی اخیر توسط «ادوارد سعید»، اندیشمند فقید فلسطینی-آمریکایی تأسیس شد.
جنبش دانشجویی آمریکا به فعالیت خود ادامه داد و با هر رویداد مهمی که رخ میداد، مانند جنگ اکتبر ۱۹۷۳، حمله به بیروت در سال ۱۹۸۲ و انتفاضه اول فلسطینیها در سال ۱۹۸۷ بر دامنه و گسترده فعالیتهای خود میافزود.
این جنبش در دور جدید فعالیتهایش تنها به حمایت از فلسطین و فلسطینیها اکتفا نکرد، بلکه همبستگی خود را با آفریقای جنوبی در مبارزهاش علیه آپارتاید نیز اعلام کرد که در دهه ۱۹۸۰ اعلام موجودیت کرده بود.
"اسلو" و بازنگری در ساختار جنبشهای دانشجویی
توافقنامه صلح بین سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۳ که به توافقنامه «اسلو» معروف شد، ضربهای به جنبشهای دانشجویی حامی فلسطین در دانشگاههای آمریکا بود. پس از امضای این توافقنامه فشارها و اعمال محدودیتها برای همبستگی با فلسطین و حمایت از فلسطینیها توسط دولتهای آمریکا آغاز شد و هم زمان با تشدید این فشارها و محدودیتها اصطلاح مبالغهآمیز "یهودستیزی" ابداع شد تا اتهام آن به هر جنبشی وارد شود که رژیم صهیونیستی و اشغالگریش در فلسطین را رد میکرد.
همراستا با تشدید فشارها و سرکوبها، دانشجویان فلسطینیالاصل ایالات متحده و دانشجویان آمریکایی حامی قضیه فلسطینی نیز اقدام به بازنگری در تشکلهای خود و تغییر شکل و ماهیت جنبشهای دانشجویی در دانشگاههای کردند.
در این راستا، طی سالهای گذشته جنبش «دانشجویان برای عدالت در فلسطین» تشکیل شد. این جنبش اغلب هماهنگیها و سازماندهیها برای برگزاری تظاهرات و تجمعات دانشجویی اعتراضآمیز به ویژه پس از تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه از ۷ اکتبر گذشته را آغاز کرد، اعتراضاتی که همچنان ادامه دارد و هر روز بر گستره آن افزوده میشود.
شیطنتهای گسترده و اتهامات بیسابقه
دانشجویان حامی فلسطینیها با اتهامات شیطنتهای گسترده و اتهامات بیسابقهای در اعتراضات اخیر مواجه هستند، از جمله این اتهامات، متهم کردن آنها به «یهود ستیزی» و دشمنی و خصومتورزی با یهودیان آمریکایی است.
«الن گرانبرگ»، رئیس دانشگاه جورج واشنگتن، از جمله افرادی بود که با وارد کردن چنین اتهاماتی به دانشجویان معترض این دانشگاه تلاش کرد، آنها را از ادامه اعتراضات و همکاری با دیگر دانشجویان معترض بازدارد.
گرانبرگ میگوید، دانشجویانی که شعارهایی مانند «توقف نسلکشی فلسطینیها توسط صهیونیستها»، «افتخار از آن شهدای ماست» و «آزادسازی فلسطین از رودخانه تا دریا» را سر میدهند، «یهودستیز» هستند و او حضور چنین دانشجویانی را در دانشگاه جورج واشنگتن قاطعانه رد میکند.
اما با همه این اتهامات و اعمال فشارها و تشدید سرکوبگریها دانشجویان آمریکایی همچنان بر ادامه اعتراضات خود تا دست یافتن به خواستههایشان تأکید دارند
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی